سلام به دوستان عزیز
با عرض پوزش فراوان از تاخیر.این روز ها به قدری فشار کلاس ها زیاد شده که فرصت نمی کنم اینجا رو آپ کنم.
در ادامه بحث آرامش امروز میخوام در مورد پذیرش صحبت کنیم.پذیرش اصلا چی هست؟پذیرش شاید در کلام و گفتار خیلی ساده و قابل هضم باشه اما در عمل کار چندان ساده ای نیست.البته اکثر ما تفکر درستی از پذیرش واقعی نداریم.پذیرش در واقع پذیرفتن لحظه اکنون هست به هر شکلی که هست.بد یا خوب همانگونه که هست .پذیرش یعنی جاری بودن در هوشیاری لحظه و پذیرفتن هر آنچه که در حال وقوع هست.عمده مشکلات ما از جایگاهی میاد که ما میخوایم همه چیز رو کنترل کنیم.میخواهیم همه چیز رو ما نعیین کنیم و ما شکل بدیم و وقتی که مسایل و خود زندگی از دست ما خارج میشه و یا مطابق میل ما پیش نمیره آشفته میشیم و حالمون بد میشه.ذهن در تمام لحظات با وضع قوانین ذهن ساخته و مصنوعی قصد کنترل ما رو داره تا به شکلی که اون میخواد ما همیشه اسیر و گرفتار منیت ها و تصورات غیر واقعی و مجازی ذهنمون باشیم.اولین گام اینه که درک کنیم و فقط آگاه بشیم که ذهن چه عملکردی داره.که ما رو به سمت خشم و درد و قضاوت و کنترل میبره.قرار نیست که اجی مجی کنیم و با جادو کاری انجام بدیم.کافیه صبور باشیم و فقط آگاه باشیم که داریم کنترل میکنیم که داریم دست و پا میزنیم و گرفتار ذهن هستیم.این قدم اول هست .بدون اینکه باهاش بجنگیم یا پسش بزنیم یا خودمون رو قضاوت کنیم و سرکوفت بزنیم که چرا اینجوری هست فقط کافیه آینه ای باشیم برای خودمون که ببینیم کجا هستیم و در چه حالی هستیم.اینکه بدونیم داریم چکار می کنیم و ذهن ما داره چه میکنیم و میخوایم هکه چیز مطابق میل ما و کنترل ما باشه کافیه.اول بپذیریم که این ما هستیم با این عملکردهایی که ذهن خود ساخته به ما تحمیل کرده و قرار هم نیست یک شبه به فضای پذیرش برسیم.بلکه باید قدم به قدم جلو بریم.همونطور که گفتم قدم اول آگاهی هست به این چیزی که هست و فعلا نمیخوایم کار خاصی انجام بدیم.فقط میخوایم ببینیمش و مثل یک ناظر بی طرف بهش نگاه کنیم همین.
پذیرش شرط اولیه برای رسیدن به آرامش هست و بدون پذیرش هر لحظه زندگی آرامش واقعی جاری نمیشه.
دفعه بعد درباره تجربه پذیرش به صورت عملی صحبت کنیم و در ادامه وارد بحث بخشش میشیم .
لطفا توی بحث ها مشارکت کنید و از تجربیات خودتون بگید تا به اسم خودتون توی وبلاگ قرار بدیم تا بقیه هم استفاده کنند.
امشب بین ساعت 12 تا یک همگی با هم در یک سینرژی جمعی برای آرامش خودمون تمرکز میکنیم و با خدا متصل میشیم.لازم به ذکره بدون استفاده از هیچ کلمه ذهن ساخته یا بر آمده از آموزه هایی که یاد گرفتیم فقط و فقط با دل هاامون و به زبان خالص قلبمون با خدا یکی میشیم.در این ساعت هر آنچه که از اعماق قلبتون بیرون میاد رو با خدا در میون بگذارید و دعا کنید.دعا کنید که خداوند قلب هامون رو لمس کنه و با ما ملاقات کنه و هر لحظه زندگیمون رو با نشانه ها و وجود پر مهرش تقدیس کنه.هر آنچه که بیشترین نیاز رو بهش دارید ازش بخواهید و یادمون باشه که هر آنچه میخواهیم باید در امتداد خواست و اراده خداوند باشه و نه خواست و اراده ما.پس بگیم نه به خواست و اراده ما بلکه خواست و اراده تو ای خداوندم.
دوستان عزیزم اینکار رو هر شب در همین ساعت می تونیم انجام بدیم.کسانی که در این ساعت در دسترس هستن اسم هاشون رو اینجا بگذارن.
در پناه و قوت خداوند باشید
سلام همراهان عزیز
خوشحالم که کم کم به حلقه مثبت و زیبای آگاهی افزوده میشه.با توجه به اینکه تمامی دوستان خواننده و مسافر در دنیای مجازی قطعا اهل مطالعه هستند و به خصوص دوستانی که انتخاب کردند و با انتخابشون که حتی می تونه شکل یک کنجکاوی ساده هم باشه پا به این مکان گذاشتند قصد بر این هست که فارغ از مفاهیم پیچیده یا به گونه ای رسمی و خشک (به شکلی که عموما توی کتاب ها و مقالات رونشناسی یا عرفانی می خونید) در این وبلاگ به زبانی ساده و عامیانه و با رویکردی صمیمی در کنار هم شکل درست و سالم زندگی کردن را بیاموزیم.
مطمئنا هدف عمده مردم در زندگی دستیابی به آرامش و رهایی است.ما انسانها به هر کاری که دست میزنیم و یا به هر چیزی که فکر می کنیم به طور مستقیم یا غیر مستقیم،خودآگاه یا ناخودآگاه به دنبال آرامش هستیم.آرامش یک مفهوم کلی است که مسلما از آن شاخ و برگ های متعددی رشد می کند.بطور مثال شما می تونید آرامش رو به شکل کره ای نورانی تصور کنید که از آن تشعشعات متنوعی خارج میشه که هر کدوم بخش خاصی از ابعاد وجودی انسان رو روشن میکنه.پس نمیشه یک تعریف ثابت از آرامش ارائه کرد.هرکس به فراخور شخصیت و نوع زندگی و اهداف و آرمان هایش در زندگی تعریفی متفاوت از آرامش داره.اما یک چیز در تمامی تعاریف مشترک هست و آن احساس رضایتی است که در پی آرامش خواهد اومد.برای رسیدن به آرامش راه خاص و خارق العاده ای وجود ندارد.هرکس به نحوی احساس آرامش و رضایت در زندگی خواهد داشت.پس قدم اول کشف معیار های درست به آرامش رسیدن است و این کاملا مرتبط با منش و مختصات ساختاری وجود هر فرد است.از دیدگاه من و روش یوگا آرامش یافتن در گرو شناخت ابعاد وجودی خود است.انسان تا خود را کاملا نشناخته باشد چگونه میداند با چه به آرامش می رسد؟ذات انسان زیاده خواه است و وقتی شما خواسته ای برای خود گزینش می کنید و فکر میکنید با رسیدن به این خواسته به رضایت و آرامش می رسید عملا خودتون رو محدود کردید و ای بسا وقتی به اون خواسته دست پیدا کردید باز احساس آرامش کامل نداشته یا اگر دارید مقطعی خواهد بود.باور کنید راه رسیدن به آرامش به قدری ساده و به قدری زیباست که تنها زحمت آن تمرین و تکرار است.با این مقدمه از همه دوستان عزیز دعوت میکنم که توی این بحث شرکت کرده و هرکس تعریف و یا نظر خودش رو درباره راه رسیدن به آرامش و اینکه اصلا آرامش به چه معنا هست بیان کنه.اینجا قرار هست که همه از هم یاد بگیریم و در نهایت بعد از جمع بندی نظرات و نتیجه گیری من از تجربه خودم و از دیدگاه علم یوگا به این بحث خواهم پرداخت.
در ضمن دوستان من در کلاس های خصوصی و عمومی خودم بخش ثابتی دارم که بسیار زیبا و مثمر ثمر هست و اون سینرژی هست.نمیدونم تا چه حد با این وازه آشنا هستید اما برای دوستانی که آشنایی ندارند توضیح مختصری میدم.سینرژی یک اتصال انرژیکی هست بین افرادی که در یک زنجیر یا حلقه انرژی با هم قرار میگیرند و ذر یک لحظه خاص همه با هم به هسته اصلی کائنات متصل شده و با اتحاد انرژیکی خودشون و با هدایت مربی برای همدیگه یا برای دیگران انرژی مثبت می فرستند.هیچ چیز عجیب غریب یا ماورایی وجود نداره.همه چیز کاملا علمی و ساده هست.انسانها با ذهن ،قلب،و خلوص خودشون در حالت تمرکز می تونن به ذات اصلی و نیروی برتر متصل بشن.تجربه من از این سینرژی ها به قدری زیباست که همیشه شعف و شادمانی عجیبی در من تولید میکنه.من معجزااتی دیدم که گاهی حتی خودم هم باورش برام سخت بوده.با این توضیح از تمامی دوستانی که دوست دارند توی این تجربه زیبا شریک بشن دعوت میکنم که در این حلقه شریک بشید و هر هفته به نیت یک آرزو یا کمک به شخص یا عده ای خاص باهم متصل میشیم.
منتظر نظرات و مشارکت شما در این بحث هستم.
پرانرژی باشید و دنیاتون پر از آرامش
پ.ن: با تشکر فراوان از سورملینای عزیز
من مربی یوگا هستم و تمامی هدف و آرزوی زندگیم کمک کردن به تمامی کسانی است که به هر نحوی محتاج کمک و آرامش هستند.هرکس در زندگی رسالتی دارد و مسیری را دنبال میکند و این مسیر من هست.
من با قدم گذاشتن در مسیر یوگا زندگی و افکارم در جهت آرامش دادن و آرامش گرفتن قرار گرفت.در دنیای امروز و شرایط سخت زندگی بدون کمک گرفتن از مسیر های این چنینی انواع بیماری ها و نابهنجاری های جسمی و روحی اجتناب ناپذیر هست.من به پیشنهاد و همکاری یکی از شاگردانم که بسیار علاقه مند بود و اصرار داشت که این حلقه عشقی که تشکیل دادیم غیر از دنیای حقیقی در دنیای مجازی هم تشکیل بشه این مکان رو ایجاد کردم تا تمامی کسانی که حرفی یا مشکلی جسمی یا روحی دارند مسایلشون رو مطرح کنند تا من و بقیه به فراخور آگاهی ها و تجربیاتمون بتونیم کمکی هرچند کوچک باشیم.در این میان درباره دوره های یوگای ذهن و هاتا یوگا هم اطلاع رسانی خواهد شد(البته اگر بضاعت زمانی فرصت ایجاد کلاس های جدید رو به من داد)
مشکلات و مسایل ذهنی و جسمی خودتون رو مطرح کنید امید که وسیله ای برای چاره سازی باشیم.
پر انرژی باشید